مثلا قدیم باشه ، خیلی قدیم !

آچمَـــــــز

ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام +همه هست و هیچ نیست جز او .. tan-dis = تندیس : هست نشان دادن ِ آنچه را که نیست گویند ..

مثلا قدیم باشه ، خیلی قدیم !

مثلا قدیم باشه و دم دمای ِ بهار ،

آقاجون یه هندونه خریده باشه و بیاد خونه

و همین که درُ کوبوند چارقدمُ سرم کنم برم درُ براش باز کنم و بگم سلااام

یه علیک شیرین بگه و و هندونه رو بده دستم و زیر لب تکرار کنه گل دخترم ِ ، گل دختر

ازون ور با صدای مردونه ش بگه بندازش تو حوض گل دختر ،

یه چشم تحویل بدم و ریز ریز قدمام ُ تند کنم تا زود حرفش ُ اطاعت کرده باشم ،

بی بی تو اتاق نشسته باشه و انار دون کنه و هی بگه حاجی اومد ؟ ،

سر به سرش بذارم و بگم طاقت دوریش ُ نداری ها ناقلا ، آره اومد !

آقاجون کفشاش ُ در بیاره و زیر لب با تسبیح سرمه ایش ذکر بگه

و بهش بگم آقاجون برای منم دعا کنین ها ،

بعد بگه آدم واسه قندکش دعا نکنه واسه کی دعا کنه ؟

بعد رو ایوون بشینه و بی بی رو صدا کنه که خانوم یه چایی وردار بیا اینجا بشینیم

و من کلی تو دلم برای عشق قشنگشون ذوق کنم ،

همون موقع داداش از سرکار اومده باشه و تو حیاط من ُ ببینه

و واسم شاخ شونه بالا بکشه که دختر حاج مرتضی امسال قبول شده دانشگاه دولتی

و ببینم خواهر من چه میکنه و کلی لوس شم براش و قول بدم

که خب منم میتونم سری از تو سرها در بیارم ،

بعد بره کنار بی بی و آقاجون و پچ پچ کنن ،

من حواسم به سیب شستن باشه و یهو حس کنم که اسم منُ آوردن ،

گوشام ُ تیز کنم و ببینم چی داره میگه ؛ بشنوم که میگه امروز ایمــآن

پسر ِ محمدرضا خانُ دیده که با مادرش داشتن میومدن دم در خونه

واسه اینکه اجازه بگیرن برای خواستگاری ،

داداش تو کوچه دیدتشون و گفته باشه که بذارین با حاجی مشورت کنم ،

ایمآن همون پسره باشه که وقتی میبینمش دلم تالاپی میفته کف پام ،

کلی ذوق مرگ شم و قربون صدقه ی خدا برم که ازین بهتر نمیشه ،

گوشه چشمی عکس العمل آقاجونُ چک کنم که سگرمه هاش رفته تو هم

و داره غرولند میکنه که این دختر نور چشم ِ منه ؛ چراغ ِ این خونه س ،

چطور به این راحتی بفرستمش خونه بخت ؟

داداش بگه حاجی خودت میگی خونه بخت

و از کمالات پسره و غرورُ و حیاش ُ و غیرتش تعریف کنه

و تو دلم هی تصدق آقاجون بشم که انقدر منو دوست داره ..

اون شب ُ کلی خوش باشیم و بخندیم

و شب موقع خواب زل بزنم به آسمون و ماهُ نگاه کنم

و حواسم به بی بی باشه که یه وقت خنده های از سر ذوقم ُ نبینه

و نگه دختره ی چش سفید دل گرو گذاشته پیش پسر مردم !

 

+ احتمالن نسل های بعد انقدر دنیاشون ماشینی و مزخرف میشه

که همین دنیای نچسب و تیره ای که ما داریم توش دست و پا میزنیم

میشه یکی از فانتزی های شیک و بی دغدغه شون *:/

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در برچسب:, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |